وبلاگ محبان امام مهدی(عج).
پایگاه مقتل نسخه چهارم
 
 

ایام فاطمیه رو بهتون تسلیت میگم

من کیستم ز فاطمه سر در بیاورم

باید کسی شبیه پیمبر بیاورم

واقعا من کسی نیستم که از حضرت زهرا بخوام بگم

اما تمام پیامبران اول به حقانیت پیامبر آخرالزمان (ص)و ولایت حضرت علی(ع) و حقانیت حضرت زهرا(ع) اقرار کردن و بعد پیامبر شدند.

توی ماه ذی الحجه توی نماز مستحبی اش یه آیه ای می خوندیم که "و ما ادنا موسی ..."و منظور از این آیه این است: (موسی سی روز رفته بود کوه خداوند به او فرمود آیا به حقانیت حضرت زهرا ایمان داری؟)موسی گفت:(یک زن ندیده و نشناخته؟)خداوند فرمود ده روز دیگر هم در کوه بمان تا به او ایمان بیاوری و ماندن او در کوه چهل روزه شد و وقتی او به پیامبر آخرالزمان (ص)و ولایت حضرت علی(ع) و حقانیت حضرت زهرا(ع) اقرار کرد پیامبر ی را دوباره شروع کرد و از کوه برگشت.

این هایی که گفتم مقدمه ای بود برای مطلب بعدی ام

 

از همه ی برادران و خواهران التماس دعا داریم



 ادامه مطلب...


سلام علیکم

خوبین که ان شاءالله؟؟؟

تو این شب های عید هرچی فکر کردمببینم چطوری اخلاق و رفتار و کردارم رو بهتر کنم ، الگویی بهتر از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آلهپیدا نکردم .

یه مدت انجامش دادم  اما فهمیدم تو جامع ی ما معنی دیگه ای داره .

مثلا تبسم  کار قشنگی هست و از اخلاق پیامبرهست اما وقتی کسی داره حرفمیزنه ما هم تبسم کنیم فکر می کنن داریم مسخره شون می کنیم.

خلاصه تو جامعه ی ما درست جا نیفتاده و وظیفه ی ماست که اجراش کنیم...

 

اقوام روزگار به اخلاق زنده اند/قومی که گشت فاقد اخلاق مردنی است

 

خداوند ان شاءالله امسال رو پر از برکت قرار بده

دعای جن و ملک مستجاب خواهد شد

اگر دهند خدا را قسم به موی حسین(ع)

و خدا رو قسم میدیم به موی حسین ابن علی(ع) ظهور حجت ابن الحسن المهدی(ارواح العالمن لتراب مقدمه الفداه) را برساند

فدات شم آقا خونت چه دوره

ان شاء الله امسال سال ظهوره

 

ما رو هم توی نماز شبهاتون دعا کنید که بد جوری گرفتارم

چند روز دیگه ان شاءالله میرم راهیان نور و در کربلای ایران ناب الزیارتون هستم

البته هر موقع هم بتونم به نت سر میزنم

 

عیدتون مبارک



 ادامه مطلب...


سلام

شاید بنده از مسائل سیاسی یا بین المللی و این جور چیز ها سر در نیارم اما فکر نکنم هیچ کس حتی بربر ها در مقابل فکر و اندیشه  از زور و قدرت استفاده کنن!

گروهک فرقان فکر می کرد شهید مطهری رو می کشن  و از دست افکار صحیح اسلام راحت میشن  و میتونن هر طور که خواستن اسلام رو تحریف کنن.

اما بعد ها توی همه جا کتاب های ایشان توضیع شد تا راهشون ادامه پیدا کنه.

امروز دشمنان ما دارن سعی میکنن مارو هر چه سریع تر نابود کنند.

دشمنای ما اینقدر بی بصیرت هستن که فکر میکنن با کشتن دانشمندان هسته ای همه چیز تموم میشه در حالی که چند روز بعد از ترور برای افرادی از دانشجو ها  انگیزه سازی شد که تغییر رشته بدن و فیزیک هسته ای بخونن.

یه نکته ای رو هم بگم شهید احمدی روشن به بچه هاش قول داده بود که واسه اربعین حسینی ببرتشون هیات چیذر با این که کشته شد به قولش وفا کرد.

ایشون تو همون چیذر دفن شدند طوری به هیات اومدن که دیگه بر نمی گردن.

شعر زیر شب اربعین توسط حاج محمود کریمی سروده و در هیات رایت العباس چیذر اجرا شده:

راه محبین علی روشن است

راه حسین و زینبی بودن است

هر که پی حضرت حق می رود

رخت جهادش همه جا بر تن است

رزم فقط رزم به شمشیر نیست

گاه تفکر به قلم بردن است

کار موید به امام زمان

معنی لبیک عمل گفتن است

کار خمینی چه اثر داشت که

علم و علم رونق جنگیدن است

دانش در چله اخلاص چیست؟

تیر خلاصی به تن دشمن است

کشته شدن در ره عشق ولی

آرزوی «احمدیِ روشن» است

مطالب مرتبط:

 

شب هفتم شهادت دانشمند هسته ای

 



 ادامه مطلب...


سلام بر تمام مردم دنیا!!!(جواب سلام واجبه ها)

یه مقاله درباره ی این روز نوشته بودم که چون وقت نداشتم کاملش کنم نتونستم بذارمش توی پایگاه

به جاش این هارو گذاشتم امیدوارم استفاده کنید و برای ما هم دعا کنید

زندگی نامه ها:

 

زندگانی حضرت رسول اکرم

زندگانی امام صادق علیه السلام 


اشعار در مدح پیامبر اسلام و امام صادق:

یا حبیبی یا رسول الله

شعر ز شرق بادی اشراق با چه زیبایی (مدح)

 

 

 

 



 ادامه مطلب...


نسیم شبونه سلام منو میرسونه

به همون کسی که، قصه ی دلمو میدونه

تنها امیدم، خونه ی توِ، وقتی دل میگیره بهونه

اشاره ی یک، نگاه خودت، منو پیش خودت میکِشونه

شب طلوعه، صبح سپیده

ای اهل عالم، آقام رسیده

یا امام رضا یا امام رضا یا امام رضا

می تابه نور تو، میون آسمون کشورِ عشق

می مونه تا ابد، گرمی سایه ی تو بر سر عشق

حرم با صفات، همیشه آئینه ی یک محشره

شب طلوعه، صبح سپیده

ای اهل عالم، آقام رسیده

نیمه شب مدینه، روشن از نفَسِ خدا شد

از زمین تا افلاک پُر نغمه ی یا رضا شد

نور امامت توی صورتش مثل صاعقه بر ملا شد

وقتی پدرش لبشو مکید، با تب دلش آشنا شد

خورشید صورتش به شب تاره مدینه می تابه

میون گهواره، تو آغوش ستاره ها می خوابه

برای دیدنش شوق تموم گلها بی حسابه

برق چشاشو، کسی نداشته، اسمشو بابا

به حکم قرآن، به امر یزدان، اسم شه مردان، معنی ایمان، تمام عرفان، پناه غریبان، علی گذاشته

شب طلوعه، صبح سپیده

ای اهل عالم، آقام رسیده

می باره ترنم، از لبایی که نغمه سازه

میزنی تبسم، به دلی که پر از نیازه

گنبد طلات، قبله ی منه، اون که مقصد هر نمازه

اگه وا نشه، هیچ دری به روم، در میخونه ی تو بازه

ملائکه حرم، به راه زائر تو، قربونی اند

میطلبی خودت اونا که آماده مهمونی اند

همه اونایی که دنبال باده ی پریشونی اند

خونه زیبا، خونه ی امیدم، هر کجا رفتم

از ابر و بارون، تو دشت و هامون، تو دل بیابون، از لیلی و مجنون، با لب خندون، تو شب چراغون، از گل گلدون، با صدای لرزون، اسمتو شنیدم

شب طلوعه، صبح سپیده

ای اهل عالم، آقام رسیده

دوباره تو سینه، عطر گل باغت وزیده

بی تابه دلی که، گل دشت نگاهتو چیده

هر کی گدای، کوچه ی تو شد، به مراد دلش رسیده

جایی نمیره، دلی که یه بار، طعم عشق تو رو چشیده

جارو کشای تو، گره عالمی رو وا میکنن

کبوترای تو، زائر خستتو دعا میکنن

روز قیامت هم، مهمونای تو رو جدا میکنن

منو بُکش تا، پنجره فولاد

منو بِکش تا، پنجره فولاد

لطف زیادت، مثل بشارت، شوق عبادت، افتخار طاعت، فیض اجابت، بلیط زیارت، با یک اشارت، همه رو به من داد

شب طلوعه، صبح سپیده

ای اهل عالم، آقام رسیده
 


ارسال شده در تاریخ : شنبه 1 آبان 1390برچسب:, :: 7:34 بعد از ظهر :: توسط : (313)

سکوت شبو میشکنه تو آسمون دم رضا رضا رضا رضا

دل دادن و دل بردن، پیر و جوون، دم رضا رضا رضا رضا

ستاره بارونه، جشن آقامونه

مِی میزنم به عشق رضا، پیمونه به پیمونه

یا امام رضا یا امام رضا یا امام رضا

از دستای مهربون تو، پَر میکشم به کهکشون

همراه خیل کفترات، آقا جون منو تو صحنت بنشون

آخه من جایی ندارم

سرمو رو پات میذارم

هر چی که دارم، از تو دارم

دارو ندارم، دارو ندارم

بوی عشق، میاد از اوج آسمون

طاق عرش، شده شبیه رنگین کمون

گل اگه باز میشه، از اسم تو یاری میگیره

بوی خوش، رو از تن، تو یادگاری میگیره

تو بهونه ای برای بودنی

نفسی برای زنده موندنی

شعر تازه ای برای خوندنی

ترانه ای بر لب خیل ملکی

تو مدار فلکی تو منایی

کعبه اگر بیت خداست تویی که حج فقرایی

دست منو دامن تو آقا جونم امام رضایی

ستاره بارونه، جشن آقامونه

مِی میزنم به عشق رضا، پیمونه به پیمونه

یا امام رضا یا امام رضا یا امام رضا

کسی که عشقش نمازه

نمازش اصل نیازه

اونه که اصل نمازه

معنی راز و نیازه

نه نماز و روزه و حج و جهاده بی ولایت

نه زکات و خمس بی حبّ امامت

نه محبت بی عبادت

راهی باز نمیکنه بر اهل قیامت

صاحب علم نبی و علم علی و عصمت زهرا،حلم حسن

وارث شجاعت ارباب بی غسل و کفن

معنی سخاوت و عدالت و عبادت و سعادت و قیامت و هیبت و شوکت و رافت و عزت

با نگاهی از هدایت

می بره عاشقا رو تا بی نهایت

خوش به حال هر کی شد هلاک عشقت

سینه چاک پاک عشقت

خوش به حال اونی که از بدنش به عشقت اومد یه پلاک، یه مشته خاک

با یه سربند قشنگ، که نوشته شده روش یا امام رضا

شهیدا که ریختن به پاش، به رو نماش، خون گلو گلو گلو گلو

جوونا به پاش خون میدن، جون میدن، که دیگه نگو نگو نگو نگو

نمازی که شیرینه، با وضوی خونینه

پیام تموم شهدا، کی مردِ مِیدونه

ستاره بارونه، جشن آقامونه

مِی میزنم به عشق رضا، پیمونه به پیمونه

یا امام رضا یا امام رضا یا امام رضا

بارون لطفت می باره، عالم اینو می دونه

چه احتیاجی داره گدا، نماز بارون بخونه

عالم سر سفرت مهمونه

تا که یه بار پلک بزنی

فلک پی تو سرگردونه

شمس شموسی که رُخِت

نور هدایت می تابه از روزنه ها خونه به خونه

تو گریه ها و خندمون، ترانه مون، با هر نفس نفس نفس نفس

شده قناری دلهامون، پَر زَنون، از این قفس قفس قفس قفس

نگو چرا پائیزه

برگا چرا میریزه

بزم درختای زمین

جشن حنابندونه

ستاره بارونه، جشن آقامونه

مِی میزنم به عشق رضا، پیمونه به پیمونه

یا امام رضا یا امام رضا یا امام رضا

شنیدم اگر کسی بخواد خودش رو پیش تو جا بکنه

باید رضای تو رو پیدا بکنه

دلش رو دریا بکنه

بندگی حضرت حق رو به حدّ اعلا بکنه

باید که هر روز به زبون آشنا

سلام کنه بر شهیدای کربلا

تا که شما نگاش کنی

دردی داره، دواش کنی

روز قیامت میون اهل گناه، سواش کنی

تو دل تو جا میکنم، دم به دم با یه حسین حسین حسین حسین

خودمو پیدا میکنم در حرم، با یه حسین حسین حسین حسین

چشا پر الماسه

به عشق عباسه

عمو جون تو، امید منه

خدا خودش می دونه
 


ارسال شده در تاریخ : شنبه 1 آبان 1390برچسب:, :: 7:32 بعد از ظهر :: توسط : (313)

زده بر شام غم سپیده

یارم از ره رسیده

با عشق او از قید غم آزادم امشب

مستم، دخیل پنجره فولادم امشب

با یاد ماه و فاطمه

دارم به لب این زمزمه

السلطان یا ابالحسن یا ابالحسن یا امام رضا

چو گدایان ماندم بر راهت

مشتاق یک نگاهت

قدر منیره فاطمه رخساره ماهت

لیله ی قدر مرتضی، زلف سیاهت

ذکر دل ما بی عدد

ای ضامن آهو مدد

السلطان یا ابالحسن یا ابالحسن یا امام رضا

زده بر قلب من نشونی

این عشق آسمونی

ای دلبر زیبا رخ و ابرو کمونی

حق میدونه، من میدونم، تو هم میدونی

هر نفسم برای تو

جوونی ام فدای تو
 


ارسال شده در تاریخ : شنبه 1 آبان 1390برچسب:, :: 7:30 بعد از ظهر :: توسط : (313)

مولا مولا یا امام رضا مولا مولا یا امام رضا

جلوه ی نور نُه فلک امشب از زمینه

ستاره چشمک میزنه تا تورو میبینه

یابن زهرا، یا امام رضا یابن زهرا یا امام رضا

عشق تو سرنوشت من، مولا رضا جان

مشهد تو بهشت من، مولا رضا جان

مولا مولا یا امام رضا مولا مولا یا امام رضا

دل و دین و عقل و هوشم همه را بر آب دادی

ز کدام باد ساقی به من خراب دادی

مولا مولا یا امام رضا مولا مولا یا امام رضا

مهر تو با روح و تن و جونم سرشته

با خط زیبا به روی قلبم نوشته

مولا مولا یا امام رضا مولا مولا یا امام رضا

امام رضا، الهی من فدات شم

خدا کنه فدای یک نگات شم

خودت که جای خود داری، الهی

فدای تک تک کبوترات شم

کفشداری هاتم واسه من بهشته

فدای خاک پای زائرات شم

امام رضا، الهی من فدات شم

از آسمون فاطمی، ماه من در اومد

آی عاشقا گل بریزید، گل حیدر اومد

مولا مولا یا امام رضا مولا مولا یا امام رضا

آقای من:

خاطر تو بس که میخوام روز و شب میخونم

امام مهربون من، دردت به جونم
 


ارسال شده در تاریخ : شنبه 1 آبان 1390برچسب:, :: 7:29 بعد از ظهر :: توسط : (313)

کبوتر گنبد طلاتم


کبوتر گنبد طلاتم، هوایی اون صحن و سراتم

با این جون ناقابلم، نذر چشاتم

اذن دخول حرم تو یا ابالفضله

دست عطا و کرم تو یا ابالفضله

دارو ندارم یا علی بن موسی الرضا

باغ و بهارم یا علی بن موسی الرضا

چی میشه که وقتی که چشام بسته میشه

روی دامنت سر بذارم یا امام رضا یا امام رضا

اذن دخول حرم تو یا ابالفضله

دست عطا و کرم تو یا ابالفضله

توی این دورو زمونه

دل من خونه ی عشقه

و عشقِ رضا صاحبِ خونه

به جز از آتیش مهرِ آقامون داره بهونه

شب و روز از مستی میخونه

نماز منی یا علی بن موسی الرضا

نیاز منی یا علی بن موسی الرضا

درد دلمو با کی بگم

تو قبله ی راز منی یا امام رضا یا امام رضا

اذن دخول حرم تو یا ابالفضله

دست عطا و کرم تو یا ابالفضله

یادم میاد بچه بودم

تا میومدم تو حرمت

مادرم دست منو رها میکرد

دلمو با نگاهت آشنا میکرد

به گنبدت نگاه میکرد

قطره ی اشکی میچکید، از گوشه ی چشم مادرم

زیر لب میگفت: آقا تاج سرم

که کنیز تو دخترم

غلام تو این پسرم

یادم میاد بچه بودم

تا میومدم تو حرمت

همه مردم شاه و گدا

مرد و زن و پیر و جوون از همه جا از همه رنگ

زیر لبا شور و نوا

ذکر همه یا امام رضا یا امام رضا

صفای دلم یا علی بن موسی الرضا

شفای دلم یا علی بن موسی الرضا

به خدای خالق عشقت

که تویی خدای دلم یا امام رضا یا امام رضا

اذن دخول حرم تو یا ابالفضله

دست عطا و کرم تو یا ابالفضله

صدایی امشب تو گوشم زمزمه داره

حرم قشنگ آقامون از زائراش همهمه داره

ترانه ی عشق دل من، بوی گل فاطمه داره

کیه که دلم بسته به یک زلف سیاهش، آقام امام رضا

کیه که نفسام در گروِ گوشه نگاهش، آقام امام رضا

کیه که دلم هلاک تیغ ابروهاش آقام، امام رضا

کیه که شدم کشته ی تیر مژه هاش، آقام امام رضا

کیه که سرم رو میذارم روی پاهاش، آقام امام رضا

کیه که روزیمو دارم از حبُّ ولاش، آقام امام رضا

کبوتر گنبد طلاتم، هوایی اون صحن وسراتم

با این جون ناقابلم، نذر چشاتم

اذن دخول حرم تو یا ابالفضله

دست عطا و کرم تو یا ابالفضله

خریدار ناز تو منم من

به خدا عبد ابالحسنم من

با عشقت از روز ازل مِی میزنم من

دل من کبوتره

تو حریمت میپره

صدای بال دلم

آقام از هر چی که خوبه بهتره

حرمش بهشتمه

خدائیش گنبد زردش

خورشیدُ از رو میبره

دل و دلدار و دلبره

به خدا قطع که میشه آب و دونه اش

شفام از سقا خونه اش

چی میشه که امشب به منم نگاه کنی، آقام امام رضا

چی میشه منو با غمت آشنا کنی، آقام امام رضا

یادم میاد بچه بودم

تا میومدم تو حرمت

شلوغی دور ضریحت رو میدیدم

رو دوش یکی میرفتم

به ضریحت میرسیدم

به پنجره ات میچسبیدم

وقتی پائین میومدم میخندیدم

به خودم پیش همه می بالیدم

داد میزدم که من آقام رو بوسیدم

صدای تو رو از تو سینه ام میشنیدم

میگفتی مهمون منی

منم میگفتم که تو ام جون منی

خوش به حال هر کسی که امشبه رو تو حرمه

به خدا هر چی که به پات بگم بازم کمه

کیه که به من جون میده، جونم به فداش، آقام امام رضا

کیه که گره وا میکنه با خنده هاش، آقام امام رضا

کیه که دوای مریضا، خاک عباش، آقام امام رضا

کیه که قیامت میکنه قد و بالاش، آقام امام رضا

کیه که عسل میریزه از لعل لباش، آقام امام رضا

کبوتر گنبد طلاتم هوایی اون صحن وسراتم

با این جون ناقابلم، نذر چشاتم

اذن دخول حرم تو یا ابالفضله

دست عطا و کرم تو یا ابالفضله

تا از علی عیدی بگیره

دلم امشب بهونه گیره

اگه که یه نگاه کنی

جای دوری نمیره

یادم میاد بچه بودم

میومدم تو حرمت

میگفتم از ولایتِ بی دلی ام

با تو خوشم مُردم از این خوش دلی ام

از تو نگاهم میفهمی

که من ابوفاضلی ام
 


ارسال شده در تاریخ : شنبه 1 آبان 1390برچسب:, :: 7:27 بعد از ظهر :: توسط : (313)

من غبار صحن و سراتم

دونه ی اون کبوتراتم

اون ضریحت، حرم خداست

قبله ی ما، امام رضاست

اون که دریای، مهربونی هاست

آئینه ی نورِ، مادرش زهراست

افتخارم، دار و ندارم، همه کس و کارم، امام رضا

تک ستاره ام، باغ و بهارم، ماه شب تارم، امام رضا

یک دل از دارِ دنیا دارم، اونم به فدات

تا نفس داره سینه ام، می خونم به فدات

آخر از عشق تو میمیرم، جونم به فدات

افتخارم، دار و ندارم، همه کس و کارم، امام رضا

ما گداهای خونه زادیم

ما دخیلِ باب الجوادیم

ای که دل ها هلاک توِ

سرزمینم خاکِ توِ

ضامن آهو، جلوه ی قرآن

قبله ی هفتم، حضرتِ سلطان

چاره سازم، راز و نیازم، سلام نمازم، امام رضا

تار و پودم، بود و نبودم، همه ی وجودم، امام رضا

افتخارم، دار و ندارم، همه کس و کارم، امام رضا

توی قاموس عاشقا تو خیر العملی

سرنوشت دل من این عشق ازلی

خاک تو، خاک رهبرم آقا سیّد علی

افتخارم، دار و ندارم، همه کس و کارم، امام رضا

هر دعایی امشب قبوله

روی لبها اذن دخوله

سایه و تاج سرِ منی

مرشد و رهبر منی

بین دریایِ صحن گوهرشاد

قلب من زیرِ دست و پا افتاد

روح طاعت، نوح عبادت، همه ی کرامت، امام رضا

استجابت، اذن شهادت، ولی ولایت، امام رضا

افتخارم، دار و ندارم، همه کس و کارم، امام رضا
 


ارسال شده در تاریخ : شنبه 1 آبان 1390برچسب:, :: 7:25 بعد از ظهر :: توسط : (313)

تا ملائک همه پر را حرکت میدادند

دور تو، قرص قمر را حرکت میدادند

به طواف تو زمین بار دگر میچرخد

چون که خدام تو در را، حرکت میدادند

پرچم و گنبد و گلدسته برای زوّار

به خوش آمد، همه سر را حرکت میدادند

صبح خدّام تو بودند که با جاروشان

از کف صحن، سحر را حرکت میدادند

مقصد اصلی شان پنجره فولاد تو بود

کودکانی که پدر را حرکت میدادند

نوبت عصر شفایت به سرِ شانه ی صحن

دستها، چند نفر را حرکت میدادند

نمره ی صندلی ام باز درآمد، هشت است

ساعت رفتن من نیز به مشهد، هشت است

همه جا مضربی از هشت و، به تختِ اعداد

آن که امروز نشسته است به مسند، هشت است

بین ما مردم ایران، نود و نه درصد

عدد حاجتمان پنج نباشد، هشت است

کربلایی است دلم در وسط مشهد تو

کسر بر نُه شود هفتاد و دو درصد، هشت است

علی و فاطمه را هشت عدد حرف، بس است

حاصل ضرب دو تا اسم محمّد، هشت است

عدد چهار همان پرچم سبز حرمت

یازده شکل دو گلدسته و گنبد، هشت است

هفتِ بی تاب ترینت، لبِ پائین من است

گر به رویش لب بالایی مرقد، هشت است

هشتمین بیت رسیده است که تأکید کنم

بهترین ساعت پرواز به مشهد، هشت است

فقیر و خسته به درگاهت آمدم، رحمی

که جز ولای تو ام هیچ نیست رستگاری


 


ارسال شده در تاریخ : شنبه 1 آبان 1390برچسب:, :: 7:23 بعد از ظهر :: توسط : (313)

خبری نیست اگر معجزه ای بر پا شد

خبری نیست اگر معجزه ای بر پا شد

خبری نیست اگر سینه ی دریا وا شد

خبری نیست که دریا، صدف موسی شد

خبر آن است که گفتن علی بابا شد

امشب از جام جنون مِی زده، کم نگذارید

که من عاشق شده ام، سر به سَرم نگذارید

شب چه روشن شده، انگار زمین زر شده است

ماه در هاله ی خورشید، شبش سر شده است

گوش عالم، همه از هلهله ای، کر شده است

آی جبریل بگو، فاطمه مادر شده است

گیسویش باز گذارید که دل ها برده

پسرِ ارشد زهرا، دلِ زهرا برده

جز لبت هیچ کجا، شهد و نمک با هم نیست

غیر زهرا، به نگاه تو کسی مَحرَم نیست

هر که خود را سگ کوی تو نخواند، آدم نیست

الحق ای ماه، رخِ جمالِ دلربایی داری

که خدایی رخ انگشت نمایی داری

تا که گیسوی شکن در شکنت در هم شد

خوب شد، روی همه حُسن فروشان کم شد

راه گلخانه ی تو، جاده ی ابریشم شد

تا که آدم به خود آمد که چه شد، آدم شد

خوش به این ناز بنازیم که دیدن دارد

این همه حُسن، به حق، سینه دریدن دارد

آسمان دامنی از ماه و زحل ریخته است

چه قَدَر در قَدَمت تاج محل ریخته است

طرح اَبروی تو را دست ازل ریخته است

و خدا خود به لبان تو عسل ریخته است

دَمِ تو، کهنه شرابی ست که تاکم کرده

خوش به حال دل من، عشق هلاکم کرده

چشم تو باز شدو کار به محشر افتاد

یوسف از چشم زلیخای دل آخر افتاد

هرکه سر، پای تو نگذاشته با سر افتاد

هر که با عشق در افتاد، خودش ور افتاد

بعد از این کوچه ی ما، کوچه ی بن بست شده

نه فقط چشم همه، چشم خدا مست شده

تیغ صلح تو قد افراشت که دین خم نشود

کربلا جز به قعود تو مجسم نشود

هر که مجنون تو ای لیلی عالم نشود

چه خیالی ست، بهشتم به جهنم نشود

لطف زهراست که در دل دو هدیه داریم

هم حسینیه در آن، هم حسنیه داریم

رو به چشم دلمان، منظره ای وا کردی

تا افق های خدا، پنجره ای وا کردی

با ضریحی که نداری، گره ای وا کردی

عقده ای در دلت از خاطره ای وا کردی

کوچه ای تنگو ، دلی سنگو ، صدای سیلی

وای، خون میچکد انگار ز جای سیلی

آخر برات یه گنبد طلا میسازیم

شبیه گنبد امام رضا میسازیم

(حرم بسازیم چیکار میکنیم؟)

با همین زخم، همین عقده و غم میسازیم

تا که یک روز برای تو حرم میسازیم

صحن هایی همه بر عشق، قسم میسازیم

در حرم سینه زنان نوحه و دَم میسازیم

هرکه دارد غم آن زلفِ رها بسم الله

هرکه دارد هوس کربُ بلا بسم الله

هرکه دارد سر آن زلف رها بسم الله

زلف بر باد نده، تا ندهی بر بادم

ناز بنیاد مکُن، تا نَکَنی بنیادم

چشم ستاره در به درِ جستجوی ماه

بر روی نیزه دیده ی زینب گرفت راه

مبهوت می نمود به سر نیزه ای نگاه

آتش کشید شعله ز دل تا کشید، آااااه

که ای جان پناه زینب و اطفال بی پناه

راحت بخواب، چون که پرستار زینب است


 


ارسال شده در تاریخ : شنبه 1 آبان 1390برچسب:, :: 7:20 بعد از ظهر :: توسط : (313)

عزیز دلم ای آب و گلم

ای آب و گلم

فراقت شده قاتلم ، قاتلم

راحت از غم شدم آخر

من رسیدم به تو مادر

سرگذارم به دامانت

بار دیگر

تا تو رفتی زدنیا بریدم

تا تو رفتی خمیدم خمیدم

شکسته پرم

بیا در برم

مرا هم ببر مادرم، مادرم

هرکجا نام تو بردم

از غم دوریت مردم

آن شبی که زمین خوردی

زهر خوردم

من شدم وارث غربت تو

من شدم کشته‪ی حرمت تو
 


ارسال شده در تاریخ : شنبه 1 آبان 1390برچسب:, :: 7:17 بعد از ظهر :: توسط : (313)

هنوز راه ندارد کسی به عالم تو

نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو

نسیم پنجرهء وحی! صبح زود بهشت

"اذا تنفس ِ" باران هوای شبنم تو

تو در نمازی و چون گوشواره می لرزد

شکوه عرش خدا، شانه های محکم تو

به رمز و راز سلیمان چگونه پی ببرم؟

به راز عِزّةُ للّه نقش خاتم تو

من از تو هیچ به غیر از همین نفهمیدم

که میهمان همه ماییم و میزبان همه تو

تو کربلای سکوتی و چارده قرن است

نشسته ایم سر سفرهء مُحرم تو

چقدر جملهء"احلی من العسل " زیباست

و سالهاست همین جمله است مرهم تو

هوای روضه ندارم ولی کسی انگار

میان دفتر من می نویسد از غم تو

گریز می زند از ماتمت به عاشورا

گریز می زند از کربلا به ماتم تو

مربع

فقط نه دست زمین دور مانده از حرمت

نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو

شعر از حمیدرضا برقعی
 


ارسال شده در تاریخ : شنبه 1 آبان 1390برچسب:, :: 7:14 بعد از ظهر :: توسط : (313)

یه مدینه یه بقیع، یه بقیع و یه امام

یه امام و یه مزار خاکی و بی سایبون، که دلا رو کرده خون

نه حرم نه رواقی، نه یه شمعی و نه چراغی

نه یه خادم نه یه زائر که روی خاکش بریزه آب

میسوزونه قبرشو آفتاب

یعنی میشه یه روز بیاد که، یه سنگ قبر براش بذاریم

بنویسیم رو سنگ قبرش، غریبی که مادر نداره

آخر برات یه گنبد طلا میسازیم

حرم مثل حرم امام رضا میسازیم

شهید بی وفایی و کشته زهر همسره

صدای مادری میگه حسن غریب مادره

یه خواهری سینه زن نوحه های برادره

صدای مادری میاد حسن غریب مادره

یه مدینه یه کریم، یه غریب ابن غریب

یه امام غم نصیب

که اگه یه ذره از غصه هاشو، رو دوش عالم بذارن

قد دنیا خم میشه تا بشکنه

آقایی که توی شهرش، تو محله اش تو عشیره اش

نه بگو حتی توی خونه اش، غریبه و یاور نداره

کبوتر گریه دلو کنار بقیع میبره

صدای مادری میگه حسن غریب مادره

آخر برات یه گنبد طلا میسازیم

حرم مثل حرم امام رضا میسازیم

یه خواهری سینه زن نوحه های برادره

صدای مادری میاد حسن غریب مادره

یه مدینه یه بدن، بدنی که با محن

شده بود غسل و کفن

برای تشییع یادگار حضرت یاس، روی دوش حسین و عباس

روی دست جوونای بنی هاشم، جلوی چشمای قاسم

سر قبر نبی اکرم نور معظم

فتنه گر جمل رسید و آتش به هر دلی کشید و

صداش بلند شد کمون دارا چرا نشستید، مگه عهد کینه نبستید

تنو بر تابوتش بدوزید

لاله سبز فاطمه دیگه عازم سفره

صدای مادری میگه حسن غریب مادره

آخر برات یه گنبد طلا میسازیم

حرم مثل حرم امام رضا میسازیم


 


ارسال شده در تاریخ : شنبه 1 آبان 1390برچسب:, :: 7:9 بعد از ظهر :: توسط : (313)

ز شرق بادی اشراق با چه زیبایی ، کسی برای ترنم بهانه آورده

دوباره حضرت روح الامین مدد فرمود ، برای مستی تازه ترانه آورده

تقارن دو بهار و دو رحمت رحمان ، هوای صبح دم شاعرانه آورده

به مژدگانی میلاد احمد و صادق ، امین وحی دو دستی اعانه آورده

خدا نوشته که دارد ز سوی من برکات هر آن کسی که فرستد محمدی صلوات

طلوع کردن خورشید عشق و زیبایی ، به یار گلرخ غنچه دهان مبارک باد

هوای تازه و صبح پر از نشاط آمد ، غروب ظلمت جهل جهان مبارک باد

نسیم و سبزه و گل بوی یار آورده ، دوباره شادی سرو چمان مبارک باد

خزان تمام شد و فصل بی قراری رفت ، بهار رحم و عاطفه بر عاشقان مبارک باد

رها شده است ز بنده اسارت ظلمات هر آن کسی که فرستد محمدی صلوات

سپیده دم طربی خواست از همه ذرات ، ستاره در دل تاریک شب قمر زایید

امین وحی به فوج ملائکه فرمود ، تبر دهید که بنت وهب پسر زایید

به سر رسید دگر عصر جهل و گمراهی ، برای شام دلالت سحر سحر زایید

دعای آمنه را مستجاب کرد خدا ، برای خلق امان از قضا قدر زایید

اسیر حادثه هرگز نشد به وقت ممات هر آن کسی که فرستد محمدی صلوات

هر آنچه هست به مستی در آمده امشب ، رسیده موسم مستی پیاله کو ساقی؟

خمار آمده ام باز بر در لطفت ، نیازمند گرفتم نوای هو ساقی

به یمن چشم طبیبی که کرده بیمارم ، مکن دریغ لبم از لب سبو ساقی

مده حواله به دستان دیگری ما را ، بیا که باده بنوشیم رو به رو ساقی

ز سوی فاطمه دارم کرامت و نعمات هر آن کسی که فرستد محمدی صلوات

به نام باده به نام سبو به نام جنون ، سلام ای سحر جاده ی اهورایی

به نام دیده به نام دل خراب شده ، سلام می کنمت ساقی تماشایی

به نام عشق که از خاک پای تو ، جوشید شبی بیا به سرایم نگار رویایی

به نام غنچه ی لبهایت ای گل خلقت ، بخند تا که ببینم شب شکوفایی

همیشه داشت بهمراه نغمه اش نفحات هر آن کسی که فرستد محمدی صلوات

دوباره با قلم و دل نشسته ام یکجا ، چه خوب میشود امشب غزل سرایی کرد

تبارک الله از این چشم دلفریب شما ، که از ازل با من آشنایی کرد

اگرچه زشت و سیاه و بدم ولی یارا ، چه خوب لطف لطیفت مرا هوایی کرد

میان کفر گرفتار مانده بودم تا ، مرا نگاه رحیمانه ات خدایی کرد

گرفته حاجت خود را ز قاضی الحاجات ، هر آن کسی که فرستد محمدی صلوات

از آسمان رحیمیت خدای ودود ، تو آمدی که ترحم بقا بگیرد نه

کنار سفره ی اشک زنان بی دختر ، تو آمدی که تبسم بها بگیرد نه

گمان کنم که فقط بزم بندگی خدا ، ز سجده گاه و جبین شما بگیرد نه

تو آمدی که به پیوسته بعثتت آقا ، علی فقط به دل خلق جا بگیرد نه

به وقت مرگ نگردد ملازم سکرات هر آن کسی که فرستد محمدی صلوات

عبور خسته ی یک آس و پاس یعنی من ، و خوشقواره ترین جان لطف یعنی تو

صدای مضطرب التماس یعنی من ، و استجابت آثارلطف یعنی تو

شکسته بال ترین مرغ عشق یعنی من ، نسیم رحمت رحمان لطف یعنی تو

نگاه منتظر بی قرار یعنی من ، لطیف بارش باران لطف یعنی تو

محبت تو برایش مضعف الحسنات هر آن کسی که فرستد محمدی صلوات
 


ارسال شده در تاریخ : شنبه 1 آبان 1390برچسب:, :: 7:5 بعد از ظهر :: توسط : (313)

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

درباره وبلاگ
عشقم به خداوند متعال و اهل بیت علیهم السلام باعث شد بنده این وب رو برای رضایت ایشان بنویسم . هدفم فقط جلب رضایت ایشان و تبلیغ اسلام است و بس . اهداف این وب رو به طور کامل توی یه صفحه ای به نام اهداف وب مفصل نوشتم اینم آدرسشwww.imammahdi313.blogfa.com/profile عزیزان یرای دانستن درباره ی ما به پروفایل نویسنده مراجعه کنن www.esgh313.blogfa.com/profile
موضوعات
اجلاس سران عدم تعهد ما رو هم مشغول کرد بهشت چیست؟ دنیا چیست؟ مولا فرمود: بالاخره راحت شدم شب قدر تاکتیک خدا برای معصومین (ع) حجاب همه جوره داره زیر سوال میره غفلت ما در برابر مسلمانان پس کجایید مدعیان خالی بند؟!! ماه بندگی هم آمد میخوای امام زمان ات رو ببینی؟ باعث افتخارمه رسول زنده ی ما کیست؟ وصیت نامه ی شهید کربلایی حجت الله رحیمی قطره ای از دریای فضائل قمر بنی هاشم ولادت امام عشق و حماسه بالاخره امتحان هامون تموم شد. ویژه نامه ی عید مبعث سالروز انتخابات88 چه معامله ای کردند شهدا با خدا یک داستان زیبا از شهادت علی آقا شهادت حضرت زینب سفارش امام خمینی به خواندن وصیت نامه های شهدا از علوم امام باقر حداقل بهره برداری هم نشده است خرمشهر شهر خون آزاد شد واقعا متاسفم عشق و تنها عشق... ترور فرهنگ شهید مفقود الاثر؟؟؟!!! یا فاطمه الزهرا دلبستگی به دنیا اینم خرید کردن ما بود مثلا... یک سند از حقانیت فاطمه (س) سینما و تلوزیون ایران در نوروز عیدتون مبارک به امام زمان پشت کردیم؟؟؟!!! پیشواز چهارشنبه سوری در مدرسه... چهارشنبه سوری دعا برای امام زمان ترور اندیشه پست ثابت
پیوندهای روزانه
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پایگاه مقتل نسخه ی چهارم و آدرس esgh313.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در وب شما لینکتان به طور خودکار در پایگاه مقتل نسخه ی چهارم قرار میگیرد.